کلبه هایدگر و خانه ویتگنشتاین
کلبه هایدگر بنایی نبود که خود آن را طراحی کرده باشد. در واقع یکی کلبه کوهستانی معمولی بود که در دامنه ای سبز جای گرفته بود. کلبه ای بود کوچک با پنجره های کوچک مربع شکل، دیوارهای چوبی و بام شیب دار سقف شینگل. به نظر می رسید بسیار به آنچه که یک کودک ممکن است از یک خانه ترسیم کند شباهت دارد. فضای داخلی متراکم بود: دیوارهای تخته بندی شده، چندین قفسه کتاب و یک جفت اجاق چوب سوز چدنی. این یک خانه کارکردی برای کشاورزان که علاقمند به زمین هستند، بود. به این دلیل وجه کاربردی آن بر آن بر زیبایی اش غالب بود. برای کسانی که به شکل زاهدانه ای ساده زیست بودند، در مقایسه با وسایل رفاهی لوکس بورژوازی ماربورگ و فرایبورگ –جایی که هایدگر تدریس می کرد- این کلبه چوبی تاکیدی بر یک جایگاه بی نقص برای تبلور تفکر هایدگر در هم بندی بنیادی ما بین زمین و آسمان، سکونت، بنا و هستی بود.
ویتگنشتاین هم تعلق خاطری به کلبه ها داشت. او برخی از بزرگترین آثار خود را در یک کلبه چوبی در نروژ و بعد از آن در یک خانه ساده در مناطق روستایی ایرلندی نوشت. شاید غیر قابل باور باشد که طراحی و ساخت این خانه را ویتگنشتاین انجام داده است. در حالی که هیچ آموزش معمارانه ای ندیده بود توانست هم برای خودش و هم برای خواهرش خانه ای طراحی کند و بسازد. او پیش از انتخابش به عنوان رئیس دانشگاه کمبریج، مهندسی را در برلین و دانشگاه منچستر خواند و زمانی که خواهرش تصمیم به ساخت یک خانه گرفت، ویتگنشتاین عهده دار این وظیفه شد. اگرچه او از یکی از ثروتمندترین خانواده های اروپا می آمد اما کمترین تعلق خاطری به پول نداشت و میراث خود را به خواهران و برادرانش و دسته ای از هنرمندان، شاعران و ویراستار ها بخشید. یکی از آنان معمار بحث برانگیز اتریشی، آدولف لوس بود. ساختمانهای لوس اگرچه در بیرون شدیدا نواره ای و نحیف اما اغلب به طور شگفت انگیزی در درون غنی بود. ویتگنشتاین که شیفته آثار او بود، مصمم شد در ساخت خانه ای به ایده های لوس تمسک جوید؛ و این یک واقعیت است که خانه ویتگنشتاین در وین خیلی بهتر از خانه ای است که بدون توجه به ایده های لوس در کاندامنگس ساخت.
ویتگنشتاین مهارت های مهندسی خود را حتی در کوچک ترین دیتیل ها به کار بست بنابراین همه عناصر با زیبایی تمام با هم کار می کنند و هر اتصال آشکارا بخشی از خانه بود و بازشوها با سادگی تمام به پوسته سفید نما پانچ شده بودند . گچبری وجود نداشت و ستون ها برجسته بودند، نه با سرستون بلکه با ابعاد کاهش یافته گوشه ای منفی از فضای خانه شکل گرفته بود . دیوارها به شکلی تمیز و دقیق، در پوشش سقف متوقف شده بودند و سقف هم با همین اتصال دقیق همان طوراجرا شده بود که قرنیز ها و ازاره ها پنهان شده بودند . با وجود هر نمای برجسته و هر اتصال در زمینه اصلی نما، هیچ جایی برای اشتباه در ساخت وجود نداشت.
ادوین هیثکات، فایننشیال تایمز _ نرجمه فریبا شفیعی _ معماری همشهری شماره 25
- ۹۳/۰۶/۰۶