شعر فضا

معماری

۳ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۱
دی

      با تعریف ساده می توان گفت کانسپتها ایدههایی (Ideas) هستند که عناصر گوناگونی را در یک جا گرد هم میآورند. این عناصر گوناگون، در متن این نوشتار؛ تفکرات، تصورات و مشاهدات هستند. در معماری کانسپت، مسیری است که طی آن نیازهای فیزیکی، شرایط محیطی و باورها به هم می‌پیوندند و به این ترتیب کانسپت‌ها بخش مهمی از روند طراحی معماری را شکل می‌دهند.

این بحث برای تعیین جایگاه کانسپت در طراحی معماری به تعریف انواع پنجگانه کانسپت می‌پردازد که عبارتند از: قیاسی، استعاری، ذاتی، پاسخ مستقیم (حل مشکل) و آرمانی.


  • Hassan Afshin
۲۱
دی

نگران تعلیم طراحی نباشید. اصول را تعلیم بدهید 1936

‏می پرسید توصیه من به جوانی که می خواهد وارد رشته معماری شود چیست؟ باشد، در کتاب جدیدم یک سخنرانی هست که در سال 1931 ‏در شیکاگو ایراد کرده ام. آن روز درباره روشها و ابزارها به او گفتم:

هر معماری ای را که در دنیا هست فراموش کن و آنها را صرفا کارهای خوبی تلقی کن به سیاق خودشان و در زمان خودشان. معماری را برای امرار معاش انتخاب نکن مگر دوست داشته باشی که در کارت آن را اصل قرار دهی. از مدرسه معماری برحذر باش مگر در حد جزئی از کل مهندسی: برو به کارگاه، ماشینها و طرز اجرای ساختمانهای مدرن را به چشم ببین.

‏به اوگفتم با ید فورا این عا دت را در خودت بپرورانی که وقتی حاصل را می بینی فکر کنی که چطور این شده است: هرخصوصیت و جلوه ای به پرسش وا داردت، یاد بگیری که بین چیز غیرعادی و زیبا فرق بگذاری و خوی تحلیل گری پیدا کنی.

‏به او گفتم فکرت را بر چیزهای ساده متمرکز کن که استاد پیر ما همیشه به آن سفارش می کرد ، این کار یعنی کل را به سطح اجزائش فرود آوردن. از طرز فکر امریکایی بازگشت سربع سرمایه چنان حذر کن که انگار از سم مهلک: هیچ کاری را نیمه کاره و نارس انجام نده و برای به بار نشستن تجربه، اگر ده سال هم لازم است، صبر کن.

‏طبیب می تواند اشتباهات خودش را دفن کند، ولی معمار چاره ای ندارد جز اینگه به صاحبکارش توصیه کند که با کاشتن بوته های مو روی اشتباهش را بپوشاند . پس برای ساختن اولین بناهایت هرچه می توانی از سکونتگاهت دور شو. همین طور به او گفتم یک مطبخ را با همان شوقی بساز که برای ساختن یک کلیسای جامع احساس می کنی . چیزی که مطرح است کیفیت است. و از شرکت در مسابقات دوری کن، مگر به قصد تفنن، و هرگز نقشه فروش نشو. معماری شغلی است که خودش باید صاحبش را پیدا کند. و آن قدر در طلب صداقت مبالغه کن که هرگز به طور کامل دستت به آن نرسد ( 1993 ‏) . سعی کن کتاب طبیعت را مطالعه کنی. آنچه باید درباره معماری ارگانیک بدانیم درکتابها ی معمولی پیدا نمی شود . برای درس گرفتن از طبیعت باید با آن هم سخن شد. باید از درخت، گل، صدف . یعنی دیدنیهایی که صادقانه بیانگر صورت ناشی از کارکرد هستند درس بگیریم . ولی اگر به همین بسنده کنیم، کار ما تقلید محض خواهد شد و بس. اما اگر عمق بیشتری را بکاویم تا به اصولی برسیم که این چیزها بر اساس آنها عمل می کنند به راز وابستگی صورت به کارکرد مورد انتظار که از درخت ساختمان و از ساختمان درخت می سازد پی­ می ­بریم. پدر من که کشیش و واعظ بود به من آموخت که یک سمفونی را همچون ساختمان عظیمی که از اصوات ساخته شده  ‏در نظر آورم. از آن زمان هر وقت به باخ و بتهوون و موتسارت گوش می کنم، معماری را می بینم که در حال ساختن است و از موسیقی درسهای ارزشمندی گرفته ام ؛ برای من مرحله دیگری بوده ‏است از ادراک طبیعت ( 1993 ‏) .

‏تنها پیشرفت قطعی تو، چه حالا و چه هر وقت دیگر، کارهای اصولی است که در انتظام کامل به انجام رسیده ‏باشد ( 1931 ‏) . 
  • Hassan Afshin
۰۹
دی

زندگی چیزی نیست؛ که لب طاغچه‌ی عادت از یاد من و تو برود.

زندگی؛بعد درخت است به چشم حشره.

زندگی تجربه‌ی شب‌پره در تاریکی است.

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.

زندگی سوت قطار است که در خواب پلی می‌پیچد.

زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیما.

خبر رفتن موشک به فضا؛


لمس تنهایی «ماه»؛

فکر بوییدن گل در کره ای دیگر.

 

زندگی شستن یک بشقاب است.

زندگی یافتن سکه ده‌شاهی در جوی خیابان است

 زندگی «مجذور» آینه است

زندگی گل به «توان» ابدیت؛

زندگی «ضرب» زمین در ضربان دل ما؛

زندگی «هندسه» ساده و یکسان نفس‌هاست.

 

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ؛

پرشی دارد اندازه عشق...

سهراب سپهری

  • Hassan Afshin